۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

جايگاه والاي زن در ايران باستان ،دين زرتشت، پيش و بعد از اسلام


مجسمه اي از يك شاه زن ايراني







دقيقا" بر خلاف اسلام كه زن را نصف مرد مي داند و قبل از ظهور پيامبر يعني چيزي حدود 1400 سال پيش زنان را به بردگي مي گرفتند و دختران خود را زنده به گور مي كردند و هم اكنون نيز زن حق كارهايي را كه مرد انجام مي دهد ندارد و ديه يك انسان كامل را ندارد و حتي مرد حق مالكيت بر جان ومال او را دارد ،، در ايران باستان زن جايگاهي والا و برابر مرد داشت و حتي به پادشاهي مي رسيد و در مقابل آفريدگار موجودي برابر بود.....؟!!؟


زن در اوستا به لقب «ریته‌سیه‌بانو» یا «اَشَه‌بانو» خوانده شده، كه به معنی دارنده فروغ
راستی و پارسایی است. به طور كلي به زن به زبان اوستايي كدبانو و به مرد كدبان گفته مي شد كه واژه آقا كه تركي است جاي واژه كدبان به معناي مرد را در زبان پارسي گرفت. امروز واژه نخستین واژه زن در زبان پارسی حذف شده و فقط بانو كه، به معنی فروغ و روشنایی است برای زنان به كار می‌‌بریم. باز واژه مادر در اوستا و سنسكرت «ماتری» است كه به معنی پرورش دهنده می‌‌باشد و خواهر را «سواسری» یعنی وجود مقدس و خیرخواه می‌‌نامد و زن شوهردار به صفت «نمانوپنتی» یا نگهبان خانه، نامزد شده است.

وتاب : سردار زن ایرانی که خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است . وی درنبرد با اسکندر گجستک همراه آریوبرزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست . ولی یک ایرانی راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد . از او به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربایجان ) در سالهای ٢٠ قبل از میلاد تا ٢٠ پس از میلاد نیز یادشده است . با اینهمه هم آریوبرزن و هم یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند ..
آرتمیز : نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴٨٠ پیش از میلاد به مقام دریاسالاری ارتش شاهنشاهی خشیارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش شاهنشاهی ایران را از مرزهای دریایی هدایت می کرد . تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی - برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.آرتمیس نیز درست میباشد .
بقیه در ادامه مطلب
آتوسا : ملکه بیش از ٢٨ کشور آسیایی در زمان امپراتوری داریوش بزرگ . هرودوت پدر تاریخ از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی
داریوش بزرگ دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
آرتادخت : وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی . به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید .
آزرمی دخت : شاهنشاه زن ایرانی در سال ۶٣١ میلادی . او دختر خسرو پرویز بود که پس از" گشتاسب بنده" بر چندین کشور آسیایی پادشاهی کرد . آذرمیدخت سی و دومین پادشاه ساسانی بود . واژه این نام به چم ( معنی) پیر نشدنی و همیشه جوان است .
آذرآناهید : ملکه ملکه های امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی . نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است . ( ٢۵٢ ساسانیان )
پرین : بانوی دانشمند ایرانی . او دختر کیقباد بود که در سال ٩٢۴ یزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و کنار ممالک آریایی گردآوری نمود و یکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه ثبت گردیده است . از او چند کتاب دیگر گزارش شده است که به احتمال زیاد در آتش سوزی های سپاه اسلام از میان رفته است .
زربانو : سردار جنگجوی ایرانی . دختر رستم و خواهر بانو گشسب . او در سوار کاری زبده بوده است که در نبردها دلاوری ها بسیاری از خود نشان داده است . تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال - آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرده
فرخ رو : نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریخ ایران ثبت شده است وی از طبقه عام کشوری به مقاموزیری امپراتوری ایران رسید .
کاساندان : پس از شاهنشاه ایران او نخسین شخصیت قدرتمند کشور ایران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه٢٨ کشور آسیایی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی میکرده است . مورخین یونانی ( گزنفون ) از ویبا نیکی و بزرگ منشی یاد کرده است .
گردآفرید : یکی دیگر از پهلونان سرزمین ایران . تاریخ از او به عنوان دختر گژدهم یاد میکند که بالباسیمردانه با سهراب زور آزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یادمیکند .
آریاتس : یکی از سرداران مبارز هخامنشی ایران در سالهای پیش از میلاد . مورخین یونانی در چند جا نامیکوتاه از وی به میان آورده اند .
گردیه : بانوی جنگجوی ایرانی . او خواهر بهرام چوبینه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان هسمرخسروپرویز یاد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسیاری از خود نشان دادهاست . ( ساسانی ٣۴٨ + شاهنامه فردوسی )٢٧۴
هلاله : پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ٣٩١ یشتها 1+274 یشتها 2)کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را "همایچهر آزاد" ( همای وهمون ) نیز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهیایران نشست . وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبتقوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است .

پوران دخت : شاهنشاه ایران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بیش از ١٠ کشور آسیایی پادشاهی میکرد .او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست و  فرامانروایی نمود .
شیرین : شاهزاده ارمنی . ارمنستان یکی از شهرهای کوچک ایران بود و شاه ارمنستان زیرا نظر شاهنشاه ایران . خسرو پرویز و شیرن حماسه ای از خود ساختند که همیشه در تاریخ ماندگار ماند . شیرین از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور - شهریار - فرود و مردانشه بدنیا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند ..
پس او سر بر بالین ( جسد بی جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند ..
بانو گشنسب : دختر دیگر رستم – خواهر زربانوی دلیر . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه بسیار آمده است . یکی از مشهورترین حکایت های او نبرد سه گانه فرامرز – رستم و بانوگشسب است . او منظومه ای نیز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاریس و در کتابخانه ملی بریتانیاموجود است







زن درایران باستان (درمتون پهلوی) مقامی بسیار والا و ارجمند داشته است. مهریكی از ایزدان مادینه بوده كه به شكل زن مهر آن نیز وجود دارد. اما بعدها نماد مردانه پیدا كرد. زن ایرانی در دوره هخامنشیان در كلیه امور همچون مردان به كار و پیشه مشغول بوده است. این را كشف سنگ‌نبشته‌های گلی در تخت جمشید به اثبات می‌‌رساند. جالب این كه بدانید زنان در هنگام زایمان مرخصی با حقوق داشته‌اند و همچنین پس از زایمان به آنان پاداش‌های گران بها نیر داده می‌‌شد. در برخی از سنگ نبشته‌ها شاهد آن هستیم كه مردان در خدمت زنان كار می‌كنند و ریاست كارها به زنان است و نیز می‌‌بینیم كه زنانی معرفی شده‌اند كه املاك وسیع و كارگاه‌های بزرگی داشته‌اند، همچنین زنان دوره هخامنشی می‌‌توانستند بدون هیچگونه دخالت شوهر در املاك و دارایی‌های خودهرگونه تصرفی كه مایل بودند، بنمایند.



در ایران باستان، مقام زن در جامعه بسیاربالا بود و زن در بسیاری از شئون زندگی با مرد همكاری می‌‌كرد. بنابرنوشته كتاب نیرنگستان پهلوی، زنان می‌‌توانستند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم دینی حتی با مردان شركت كننده یا خود به انجام اینگونه كارها بپردازند. زنان حتی می‌‌توانستند درا وقات معینی به پاسداری آتش مقدس پرداخته و طبق كتاب ماتیكان هزاردادستان به شغل وكالت و قضاوت مشغول شوند. در فروردین یشت و دیگریشت‌ها و همچنین شاهنامه و دیگرحماسه‌های باستانی این سرزمین، اسامی بسیاری از این زنان نامدار و پهلوان و میهن پرست دین دار- كه به واسطه كارهای مفید و نیكشان در گروه زنده و روانان جاوید، درآمده‌اند – نام برده شده و برروان فرهمند آنان درود فرستاده می‌شود. در ایران باستان زنان همچون مردان می‌‌توانستند فنون نظامی را یاد بگیرند و حتی فرماندهی سپاهیان را بر عهده بگیرند (مانند: بانو آرتمیس كه فرمانده سپاهیان ایران در برابر یونانیان بود، و گردآفرید كه مرزدار ایران بود و در برابر سهراب صف آرایی كرد).

يك مجسمه كشف شده از دوران قبل از هخامنشي متعلق به يك زن كه پادشاه يك منطقه خاصي بوده است.


زیبایی تمدن ایران و فرهنگ انسانی اش در اینجا بیشترآشكار می‌شود كه زنی ایرانی دارای شخصیت حقوقی و برابر با مردان بوده و می‌‌توانسته به شغل وكالت دادگستری بپردازد و حتی بر مسند قضاوت بنشیند. بنابه گفته كتاب هزار دستان (هزار ماده قانون) زنان دانشمند و باسواد به پیشه قضاوت مشغول بوده اند. این زیبایی تمدن دیدن چهره‌هایی درخشان از زنان ایرانی كه بر جایگاه والای ایران تكیه زده‌اند نمایان تر می‌شود. چهره‌هایی همچون «هما»، «آذرمیدخت»، «پوراندخت»، «دنیاك» و نیز چهره‌هایی مشهوری كه فرماندهی سپاهیان ایرانی را بر عهده داشته‌اند: همچون آرتمیس، كردیه، بانوگشسب، گردآفرید و... نیز زنان سیاستمدار و دانشمندی كه به تنهایی و یا دوش به دوش مردان خود ایستادند و از این سرزمین پاسداری كردند، زنانی چون: آتوسا (همسركورش بزرگ)، شهربانو استر، شهربانو موزا، پروشات، آتوسا (همسرسیاستمدارو هوشمند اردشیر دوم)، پانته‌آ، كتایون، سیندخت، فرنگیس، فرانك، شیرین، منیژه، ارنواز، شهرناز، رودابه، تهمینه، دوغدو، پورچیستا (چیستا دختركوچك آشوزرتشت).


جايگاه زنان در زمان هخامنشيان

در زمان هخامنشيان زنان از جايگاه ويژه اي در اجتماع و در دربار دارا بودند آنان زن را نماد پاكي و قداست در دربار مي دانستند و همواره از زنان خود به عنوان مشاورين اصلي خود سود مي بردند اما با تحريف تاريخ بدست يونانيان و دشمنان فرهنگ ايران زمين پرسشهايي درباره ي تعداد زوجين در دربار هخامنشي به وجود آمد كه به تشريح آن مي پردازيم...
از ابتداي ورود قوم آريايي به ايران و حتي تا به امروز نيز سيستم تك زوجي در ميان ايرانيان رواج داشته و دارد ...
موسس سلسله ي هخامنشيان يعني كورش بزرگ حتي پس از مرگ همسرش كاساندانه(مانداناي امروزي) نيز ازدواج نكرد و تا پايان عمر نسبت به همسر خويش پايبند ماند؛ پس از مرگ كورش بزرگ و به قدرت رسيدن پسر بزرگش كمبوجيه، از آن رو كه فرهنگ هخامنشي(و حتي معماري هخامنشي) تركيبي از فرهنگهاي كهن با فرهنگ نوين هخامنشي بود كمبوجيه تصميم گرفت به تقليد از تمدن باستان عيلام با خواهران خويش ازدواج كند كه اين امر با مخالفت شديد بزرگان هخامنشي روبرو شد ، كمبوجيه كه خواستار به سلطه در آوردن حتي سنت هاي فرهنگ هاي ديگر بود سرانجام با دو خواهر خويش يعني ركسانا و هوتئوسه(اتوساي امروزي) ازدواج نمود اما او كه به فرهنگهاي ايراني خويش پايبند ماند و هيچگاه با خواهران خويش نزديكي نكرد وهيچگاه از آنان بچه دار نشد.
پس از مرگ كمبوجيه و غصب حكومت به دست گئومات مغ، گئومات با ركسانا ،هوتئوسه و چند دختر از بزرگان پارسي ازدواج كرد ؛ آنطور كه در تاريخ آمده ركسانا بعد از مدتي از دنيا برفت بعضي دليل مرگ او را سقط جنين بيان كردند وليكن علت مرگ ركسانا هنوز در پرده اي از ابهام قرار دارد...
زنان حرمسراي گئومات مغ تحت تدابير شديد امنيتي بسر مي بردند و حق نداشتند از كاخ خارج شوند و يا با كسي خارج از حرمسرا گفتگو كنند؛ سرانجام پس از مرگ گئومات مغ بدست ابر مرد تاريخ ايران زمين ، داريوش بزرگ ، داريوش هخامنشي ، سنتي پايه گزاري شد كه بواسطه ي آن براي احترام به شاه قبلي و حفظ حرمت و احترام زنان شاه قبلي در كابين شاه بعدي باقي بمانند و از حرمسراي شاه قبلي به حرمسراي شاه بعدي منتقل شوند اين تصميم به آن جهت گرفته شد كه هم از حرمت و احترام زنان دربار كاسته نمي شود و هم احتمال فحشا در ميان آنان بدليل نداشتن روابط سالم گرفته مي شد (اين در حاليست كه روابط ناسالم جنسي و فساد در دربار يونانيان موج مي زد...!!!).
بعد از كمبوجيه ازدواج با محارم حتي به صورت تشريفاتي و يا حفظ سنت يعني كاري كه كمبوجيه كرد هرگز در ميان پادشاهان هخامنشي ديده نشده...
--------------------------------------------
بعد از جنگ ترموپيل شجاع سرداري به نام آرتيميس از اهالي كاريه به نزد خشايارشا آمد آرتيميس توانسته بود به تنهايي چندين ناو جنگي نيروي دريايي هخامنشي را از چنگ مزدوران يوناني نجات دهد مورد تحسين ها و سپاسهاي فراوان خشايارشا قرار گرفت بعد از گذشت مدتي مهر خشايارشا در دل آرتيميس افتاد ( خشايارشا يكي از زيباترين شاهان هخامنشي بود ) آيتيميس ديگر نتوانست مقاومت كند بنابر اين به خشاياشا پيشنهاد ازدواج داد ولي با اين جواب خشايارشا مواجه شد : آرتيميس من نيز تو را دوست مي دارم همانطور كه تو مرا دوست داري ولي اين دوست داشتن عشقي است ميان تنها دو دوست ، من پارسي هستم و هخامنشي ، در سنت ما هخامنشيان ما تنها مي توانيم با يك زن ازدواج كنيم و تمام عشق و محبت خود را به آن زن تقديم كنيم شايد ما كنيزان زيادي را دوست بداريم ولي در نهايت به يك زن تكيه مي كنيم و هيچ چيز جاي آن را نمي گيرد...
همانطور كه گفته شد سنت ازدواج با يك همسر نه تنها در دوره ي هخامنشيان بلكه در تمامي دوران قبل از هخامنشيان و حتي تا به امروز در ميان قوم آريايي رواج داشته است سنتي كه با دين زرتشت نيز مطابقت داشت و اگر شاهي هخامنشي از اين سنت پيروي نمي كرد از شاهي خلع ميشد...
--------------------------------------------------------
در زمان هخامنشيان مقام زن را درست مقام قبل از خدا مي دانستند به طوري كه زن برايشان موجودي مقدس و پاك بود كه خداوند در وجودشان تنها نيكي را نهاده است...
زنان در زمان هخامنشيان از جايگاه والايي برخوردار بودند، آنها مي توانستند همانند مردان در كارهاي اداري و مالي امپراطوري هخامنشي وارد شوند حتي به جايگاه هايي برسند مردان نيز زير دست زنان كار مي كردند ، در هنگام بارداري حقوق مضاعف و براي به دنيا آوردن فرزند پاداش مي گرفتند ، زنان كارگر حق داشتند هنگام كار كودكان خود را به طور رايگان به مهد هايي كه مختص زنان شاغل بود بسپارند (( از زبان داريوش –هاريد ماري كخ و كتيبه هاي گلي ))
---------------------------------------------------------------------------
شاهان هخامنشي اولين كسي را كه براي مشورت در امور كشور مي ديدند همسران متدبر آنها بود؛ داريوش شاه هيچ جنگي را بدونن فرمان آتوسا(ملكه 28 كشور پهناور) آغاز نكرد.
هخامنشيان زن را نماد آناهيد و فرشته هاي فرستاده شده از نزد خداوند بزرگ براي خود مي ديدند كه خداوند تمامي زيبايي ها و ظرافات را در خلق زن به كار برده.......
--------------------------------------------------------------------------
يكي از سوالاتي كه هميشه مورد بحث بوده اين است كه چرا هخامنشيان هيچ نماد يا نقشي از زنان خود را در پارسه(تخت جمشيد) نمايان نساختند؟!
جواب اين سوال برمي گردد به نوع نگاه هخامنشيان نسبت به زن...
شايد بيان اين مطالب در عصري كه به ديد كالا به زن نگاه ميشود براي استفاده ي ابزاري و يا احيانا نسل كشي از آن استفاده مي شود و زير پا گذاشتن حقوقش را قانون مي دانند عجيب و يا خنده دار به نظر برسد!!! وليكن اين حقيقتي انكار ناپذير و زيباست كه هخامنشيان آنقدر مقام زن را والا و زن را نشانه ي پاكي و معنويت ميدانستند كه حاضر نمي شدند از نقش زنانشان در محيط مادي بهره بگيرند (آنها زنان را هنر زيبايي خداوند مي دانستند)و دوست نداشتند كه نقش زنان زيبا رويشان به چشم هيچ غريبه و قومي بيفتد كه بهايي براي زنان خودشان قائل نبودند(زيرا پارسه مكاني بين المللي بوده و هميشه از كشورهاي همسايه رفت و آمد ...)





در نظام هخامنشي اهميت به حقوق برابر زن و مرد تا جايي پيش رفت كه دولت در تمامي مناطق زير پوشش حكومت هخامنشي قضاتي را مي فرستادند كه مسئول حفظ حقوق برابر زن و مرد بودند و اين با توجه به كتيبه هاي گلي كشف شده از پارسه قابل اثبات است (از زبان داريوش)
--------------------------------------

مقام و عظمت زن تا دوران ساساني حفظ شد ولي با ورود اعراب خونخوار به ايران كه هيچ ارزشي براي جنس زن قائل نمي شدند و نمي شوند چناچكه هنوز رسم 4زنه بودن در ميان اعراب محكم و استوار است (چنانكه در قرآن نيز اجازه ي آن داده شده) زنان و دختران ايراني به بردگي گرفته شدند و به مدينه صادر شدند(تاريخ طبري)
(( جزء 4 سوره النساء آيه 3


و اگر مى‏ترسيد كه [بهنگام ازدواج با دختران يتيم‏،] عدالت را رعايت نكنيد، [از ازدواج با آنان‏، چشم‏پوشى كنيد و] با زنان پاك [ديگر] ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را [درباره همسران متعدد] رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند.
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ