مسلمانان و دوستاران بزرگان دين ، لطفا" در اين مورد و صدها كتاب ديگر كه بر عليه ايرانيان نوشته و روايت شده ، نزد خود بيانديشيد....
مثلاً غلام نامي است و يا شايد بهتر باشد بگوييم پيشوند برخي از نامهايي است كه هرگز در زبان عربي از آن استفاده نمي شود. اما غلامعلي و غلامحسين و غيره درميان ما ايرانيان بسيار رايج بوده است!
من بسياري از كشورهاي عربي را گشتهام!! دوستان بسياري دارم كه از كشورهاي عربي هستند و هرگز يك عنصر عرب را نديدهام كه اورا غلام بنامند! و اين بدين خاطر است كه اعراب معني غلام را ميدانند و ما نميدانستهايم. غلام از ريشه غلم ميآيد كه به معناي بهرهوري جنسي است! و غلام به پسربچههايي ميگفتند كه اعراب از آنها استفاده جنسي مينمودهاند! بغلط به ما گفتهبودند كه غلام يعني نوكر وبرده و بنده! درصورتيكه درزبان عربي، عبد ميشود برده و نوكر را خادم ميگويند! غلام وكنيز همطراز و همراهند!! از كنيزان نيز بهره جنسي وخانگي ميبردهاند و از غلام بچه ها نيز!!
بسياري از نامهاي عربي كه درميان ما ايرانيان رايج است درميان اعراب اصيل (عربستان سعودي، كشورهاي خليج فارس..) ابداً متداول نيست! هرچند امكان دارد كه اين نامها درميان شيعيان مورد استفاده قرار بگيرد. آنهم بعنوان عشق وتعصب ويژهاي كه نسبت به برخي از شخصيتهاي تاريخ اسلام داشته و دارند. اما بدون شك اگر پدرومادري باريشه اين گونه نامها ومعناي آنها آشنايي ميداشتهاند هرگز نامهاي نازيبا را بعشق شخصيتهاي تاريخي برروي فرزندان خود نمينهادند.
با هم به معني چندنام نگاهي مياندازيم كه نتيجه سالها پژوهش و كنكاش ميباشد:
ام كلثوم: ام يعني مادر و كلثوم به فرزند خيكي و چاق اطلاق ميشود
حفصه: هسته خرما و يا زن سياه و زشت
خديجه: به سقط جنين شتر ميگويند
بتول: زني كه هوس مرد و همخوابگي دارد
سميه: از سم مي آيد و به اندازه زهري كه در چيزي باشد ميگويند.
سكينه: كه مسكين نيز با اين نام هم خانواده ميباشد. به بانوي گدا و خوار و بيچاره ميگويند
رقيه: كه از ريشه رق ميآيد، به معناي افسون و جادو و نيرنگ است.
عذرا: به هرآن چيزي كه سوراخ نشده باشد ميگويند.
جعفر: ماده شتري كه شير بسيار داشته باشد.
ذبيح: به هرچارپايي كه گلويش را ببرند ميگويند. ذبح شده يعني گلو بريده
باقر: كه از خانواده بقره ميباشد به گاو نر چاق ميگويند و اعراب جاهلي به كسي كه خيلي چيز ميفهميده است نيز ميگفته. باقرالعلوم يعني طرف همچون گاو چيز ميداند.
عباس: از عبس ميآيد به معناي اخمو، ترشرو، ترسناك و بدخود
عثمان: بچه مار
كاظم: از كظم ميآيد و به معناي لال بودن، گنگ و بيزبان و خاموش
هاشم: به نان فروش دورهگرد ميگفته اند!
حيدر: اين نام مخلوطي است از عربي و پارسي، حي يعني زنده و در يعني دريدن! حيدر به كسي گفته اند كه انسانها را زنده زنده پاره ميكرده است.
صغري: كوچك و پست و اصغر نيز از همين خانواده و ريشه صغرا است. به معناي كوچكتر!
"راز ِبی اخلاقی ِمسلمانان"
از نظر دیدگاه تاریخی
حکایت است شیخی از شاگردان خواجه نصیرالدین چنین روایت کند که: در بلاد مسلمانان هرروز خبرهای بسیار می رسید از دزدی و قتل و تجاوز که همه از جانب مسلمانان بود .
روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و کامل می دانند ؟من بدو گفتم : بزرگوارا، همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم .
خواجه نصیر الدین فرمود : ای شیخ تو کوششها در دین مبین کرده ای و اصول اخلاق محمد را می دانی، همانا محمد و جانشینانش بسیار از اخلاق گفته اند و از بامداد که مومن از خواب بر می خیزد تا شبانگاه راه را بدونشان داده اند... اما این چه سری است که ایشان بی اخلاق ترین مردمانند و آنکه اخلاق دارد نه از مسلمانی اش، که از وجدان بیدار اوست؟ من بسیار سفر کرده ام و از شرق تا غرب عالم و دینها و آیینها دیده ام.
از "غوتمه ( بودا )" در خاورزمین تا "مانی ایرانی" در باختر که همانا پیروانشان چه نیکو می زیند و هرگز بر دشمنی و عداوت نیستند . در اخلاق آنان، هرگز چون مسلمانان فرع و اصل نیست و تنها بنیان اخلاق را خودشناسی می دانند و معتقدند آنکه خود شناسد و وجدان خود را بیدار کند نیازی به جزئیات اخلاقی چون مسلمانان ندارد.
اما دانی براستی عیب اخلاق ِمسلمانی چیست ای شیخ ؟در اخلاق ِمسلمانی هر گاه به تو فرمانی دهند، آن فرمان "اما و اگر" و "خودی و غیر خودی" دارد .در اسلام تو را گویند :قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست.دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست. غیبت مکن ... اما غیبت کافر را باکی نیست.تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست ...و این " اما " ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی که به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند، اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند . راز نابخردی مسلمانان نیز درهمین است ای شیخ ...